روزهایی که می روند...
روزهایی که می روند...

روزهایی که می روند...

خاطرات من

کاش

کاش شبانه روز 28 ساعت بود !!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
راضی بانو چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 22:05 http://shohareman.persianblog.ir

آی گفتی .... بعضی وقتها دلم میخواست میتونستم زمان رو متوقف کنم همه کارهامو انجام بدم بعد دوباره زمان رو راه بندازم ... !

اره منم همین حس را دارم گاهی دلم می خواد زمان را نگه دارم بعد که کارهام سروسامون پیدا کرد دوباره ادامه بدهم .
الان نیازمبرمی به چندساعت وقت اضافه دارم

دریا بیکران پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 09:59 http://207835438008.blogfa.com

سلام رها جان ؟چرا ؟! بعد باید 28 ساعت کار می کردیم

اخه وقت کم اوردم . نه دیگه اون 4ساعت اضافی برای خودخودمون بود مثلا برای سر.سامون دادن به کارهای عقب افتاده !!

آسیه جمعه 12 مهر 1392 ساعت 22:19 http://neveshtehayea30.blogfa.com

28 ساعتم کمه...

خیلی کمه . دلم زمان بیشتری می خواد البته اونوقت کلی هم از سنمون کم می شدها!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد