روزهایی که می روند...
روزهایی که می روند...

روزهایی که می روند...

خاطرات من

سال نو


امیدوارم سال جدید سال خوبی برای همه ما باشد .


سال «نو» می شود ولی تو رفیق «کهنه» من باش!!!


پست اصلی سال نو را سال بعد خواهم گذاشت ..

عید همه مبارک

بازباران با ترانه؟؟؟؟؟؟

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

باران زیبای زمستانی یا بهاری؟؟؟


معجزات گاهی بی سروصدا در کنار آدم راه می روند به زندگی آدم سرک می کشند ، می آیند فقط کافی است حسشان کنیم ...

من به خدا اعتقاد دارم قلبا می دانم و مطمئنم همیشه کنارم هست . من خدارابارها در تک تک ثانیه های تنهایی هایم در تک تک لحظاتی که فلب شکسته ام صدای خردشدن می داد دیدم حسش کردم بود کنارم بود ...

می گویند باران که هست درهای رحمت خدا به سوی آدمها باز است . می گویند وقت باران باید دعا کرد . امروز که باران بارید من دعا نکردم خدارا صدا نکردم گفتم انقدر از این پرستیدنی تک و ناب دور شده ام که صدایم به گوشش نخواهدرسید . دعا نکردم دلم برای خیلی روزها خیلی چیزها خیلی خوبی ها تنگ بود . ولی اتفاقاتی که افتاد باعث شد بدانم هست کنارم هست حتی اگر من از او دورتر از آن باشم که حسش کنم . خدا جون دوستت دارم ...

باران بارید . دلم قدم زدن می خواست زیر باران خیس بشوم و لذت ببرم و خدا برایم این موقعیت را درست کرد . می گویم خدادرست کرد چون واقعا درشرایط عادی این اتفاق نمی افتاد ....

دنبال یک چیز ناب بودم و اصلا فکرش را نمی کردم پیدا شود . ولی به محض اینکه از ماشین پایم را روی سنگفرش خیابان گذاشتم در ویترین فروشگاه روبرو پیدایش کردم ...

دلم تنگ مامانی بود که مدتها ندیده بودمش . دوستی دارم که تا امروز از تنهایی من و دوری من از مامان خبر نداشت و وقتی نزدیک ظهر این موضوع را برایش گفتم عصر پنجشنبه با یک دیس حلوای تازه به دانشگاه آمد و از همه خواست برای مامان فاتحه بخوانند .

 کاری برایم کرد که هرگز فراموش نخواهم کرد . دلم می خواست درآغوش بگیرمش و بوی خدا را از او استشمام کنم . گاهی خدا در ظاهر آدمهای خوبش به دل ما رسوخ می کند که بگوید : ای بنده ی نافرمان من ! ببین حتی وقتی این قدر از من دوری ، حتی وقتی این قدر من را از یاد برده ای ، باز هم من کنارت هستم . ببین چگونه ابر و باد و مه و خورشید را به هم می ریزم تا تو شاد باشی . شاد باش و من را فقط یاد کن .

خدایا خدای خوب و مهربانم عاشقتم . من را ببخش که این قدر از تو دورم . من را از یاد نبر حتی وقتی من تو را از یاد بردم.

-----------------------

پی نوشت : باران زیبای دیروز متاسفانه روستاهایی را در این منطقه آسیب رساند . نمی دانم حکمتش چیست که زیبایی و رحمت باعث خرابی و بی خانمانی عده ای انسان بیگناه و ضعیف جامعه شود؟

خدایا یاری شان کن...

باران


اینجاداره بارون میاد از اون بارونهای قشنگ و رومانتیک که ادم دوست داره زیرش بره دست در دست عشق...

یه بارون زیبا و عاشقانه...

میگن وقت بارون دعای ادما براورده میشه . یعنی الان میشه دعا کرد؟؟؟یعنی چی ازش بخوام ؟؟؟ اونقدر ازش دور شدم که مطمئنم صدامو نمی شنوه ....

سهم من از بارون خیس شدن بود و بس

نه عاشقانه ای نه عارفانه ای

انشا

موضوع انشا: «خوشبختی»


به نام خدا


خوش بختی یعنی قلب مادرت بتپد .....


پایان