روزهایی که می روند...
روزهایی که می روند...

روزهایی که می روند...

خاطرات من

تولد پسرک من 7/بهمن

دیشب تولد پسرک بود ده سالش تموم شد . پیر شدیم رفت خودمون نفهمیدیم چی شد ....

هی روزگار...

سال83 نصفه شب به دنیا اومد . خواست بگه من با همه فرق دارم ..... تازه زودتر هم به دنیا اومد حدود دو هفته . ولی اومد .پسرک برای زندگی ما برکت همراه داشت . بعد از دنیا اومدن اون دنیا روی دیگه اش رو هم به ما نشون داد . نشون دادکه می تونه گاهی هم قشنگ باشه . پسرک با اومدنش برای زندگی ما برکت اورد و من و همسر به این معتققققدیم شددددیید...

دیشب هم تولدش بود براش کیک خامه ای شکلاتی گرفته بودم که بسیور خوشمزه بود و مامان بزرگ و بابا بزرگ و عمه هاش در اقدامی خودجوش زنگ زدن که می خواهیم بیایم خونه تون و اومدن و پسرک خیلی خوشحال شد . کلی هم با شوهرعمه اش !! فوتبال دستی و دارت بازی کرد . همه را هم می باخت و باید لب و لوچه اویزونش رو جمع می کردیم ....

خلاصه خوب بود . اخر شب بهم می گه مامان این بهترین جشن تولد زندگی ام بود . دستت درد نکنه ...منم رگ بدجنسی ام گل کرد و تمام تولدهایی رو که براش گرفته بودم یکی یکی یاد اوری کردم . از یکسالگی براش تولد گرفته بودم هفت سالگی اش تمام بچه های کلاسشون رو دعوت کرده بود و یک اتاق کادو جمع کرده بود. می گم یک اتاق واقعا اتاقش پر بود از کاغذ کادو و اسباب بازی و وسایل نقاشی . تا صبح نمی خوابید . من فقط حسابی سرسام گرفته بودم از سروصدای بچه ها ...

یکسال هم گیر داده بود کیک خونه ای می خوام توی مهد تولدم رو بگیر . قناد نامرد کیک رو شکل مسجد دراورده بود دادش به هوا رفت...

همه اینها رو یاداوری می کردیم و می خندیدیم . می گه تولد 8 سالگی ام رو یادته ؟ گفتم نه چی بود . می گه یادتونه دعواتون شد ؟ دلم گرفت که اینقدر بچه حساس من یادش مونده ..

ولی خوشحالم که دیشب براش شب خوبی بوده ... 

پسرک تولدت مبارک صدساله بشی ایشالله .

نظرات 2 + ارسال نظر
هاله ی طلوع چهارشنبه 8 بهمن 1393 ساعت 07:55

تولدش مبارک باشه و ان شاالله زیر سایه ی سلامتی و مهر پدر و مادر مهربونش با دلشادی و صحت به بالندگی و شکوفایی برسه.

سلام ممنونم از این همه دعای قشنگتون

سپیده چهارشنبه 8 بهمن 1393 ساعت 14:54

تولدش مبارک
انشاالله همیشه تنش سالم باشه و همیشه شاد باشه
از طرف من گازش بگیر

مرسی سپیده جون ممنون . ولی گازش بگیرم دندونم به استخوان گیر می کنه اخه این بچه لاغر است تپلی و گازگازی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد